تکونهای شدید پسرم
عاشقتم پسر 23 هفته ای نازم...........
هر روز صبح که از خواب پا میشم ،صبونه میخورم و منتظر تکونای تو میشم که خبر از بیدار شدن تو میده و کلی باهات صحبت میکنم و خبر بیدار شدنت رو هم به بابایی میدم و اونم کلی قربون صدقت میره.....
چقدر لذت بخشه وقتی برای مامان تکون میخوری .....با هر بار تکون خوردنت من بیشتر شکر خدارو به جا میارم و بیشتر به لطفی که در حقم کرده و تورو بهم داده پی میبرم.
چهارشنبه پیش وقت دکتر داشتم و خانوم دکتر مهربون صدای قلبت رو گذاشت تا من گوش بدم و کلی حال کردم....فکر کنم زیاد وزن اضافه نکردم واین منو ناراحت میکنه...چون دوس دارم پسرم با وزن خوب و طبیعی پا به این دنیا بذاره ولبی واقعا نمیدونم چی باید بخورم تا تو بیشتر رشد کنی،آخه من قبل از بارداری هم یه کم کمبود وزن داشتم و باید بیشتر از مادرای دیگه وزن اضافه کنم...بابایی هم هرچی بخوام برام میگیره و از هیچی دریغ نمیکنه ولی ..........نگرانم.....دوستای گلم لطفا اگر چیز مقوی به ذهنتون میرسه که میتونه وزن منو نینی رو بیشتر کنه بهم بگین لطفا
دیروز صبح هم رفتم آزمایش خون و اد-رار دادم ...فکر کنم برای دیابت باشه ...جوابش 5 شنبه اماده میشه و خانوم دکتر گفت اگر یه موقع مشکلی داشت بیارین بهم نشون بدین
دیروز خونه مامی جونم بودم و عصرش تو تکونای شدیدی میخوردی و ضربه های شدیدی به شکم مامانی میزدی و من در پوست خودم نمیگنجیدم.عاشق اون ضربه های کوچولوتم که با دست و پاهای ظریفت به مامانی میزنی و منو خوشحال میکنی.....فقط سالم بیا بیرون پسر نازم