آخرین روزهای بارداری من
فکر کنم دارم به اومدن تو پسر نازم نزدیک میشم و برای اون لحظه ثانیه شماری میکنم.دوشنبه رفتم دکتر و خانم دکتر گفت که انشالله توی این هفته جدید منتظر شروع دردها باشم.بعضی شبا خیلی تکونای وحشتناکی میخوری و به دهانه رحمم فشار زیادی میاری که منو حسابی میترسونه و فکر میکنم الانه که بیای بیرون ولی...........
روزهای خوبی رو با هم سپری کردیم.پسر خیلی خوبی بودی تو این نُه ماه و اصلا مامانی رو اذیت نکردی.مامانی برعکس خیلی از مادرای دیگه که بارداری سختی رو پشت سر گذاشتن،اول به لطف خدا و بعد هم با کمک تو بارداری راحتی داشت و زیاد اذیت نشد.از خدا میخوام که این آخر کار هم مارو تنها نذاره.
پسر گلم به خدا بگو که مامانمو زمان زایمان اذیت نکنی و تا میتونی راحت بیا بیرون تا من کمتر درد بکشم.فقط لطفا سالم بیا بیرون..........انشالله که به حق این روزهای عزیز(تولد امام حسین و ابوالفضل و امام سجاد که زایمان راحتی داشته باشم و سالم ببینمت عزیز دل مامان